مناجات با سیدالشهدا و مصائب ورود اهل بیت به کوفه
مـا آب از دو دیـدۀ گـریـان گـرفـتهایم از سفـرۀ شـماست اگر نـان گرفـتـهایم روزی ما به دست شما میخـورد رقـم پس رزق را ز دست کریمان گرفتهایم از عشق های بیسر و سامان گذشتهایم با عشق روضههاست که سامان گرفتهایم عـالِـم زیـاد هست که کـافـر کـند مـرا از دست روضه خوان تو ایمان گرفتهایم مـا مُــردۀ گـنـاه و گـنـاهـی نـداشـتـیـم تو آمدی و از نـفـست جـان گـرفـتهایم دردی به جز تو نیست دوایی به جز تو نیست بـا درد آمـدیـم که درمـان گـرفـتـهایـم شـرمـنـدهایم از غـمـتان جـان ندادهایم مشکـل چه بود اینـقـدر آسان گرفتهایم دل سنگ بودهایم و کویری دوچشممان هـمـراه زخـمهای تو بـاران گـرفتهایم ***************** با سـایۀ سرت سر ما گـرم شد أخـا... تا کوفه روی سر، مـه تابان گرفـتهایم إحـیا گرفـتـهایم هـمه با سـرت حـسین بر روی سر ببین همه قـرآن گرفتهایم |